معنی اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن, معنی اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن, معنی اoتcاu lcbj، اx /da omb sاoتj، sاoتj، [ug lcbj ]ا/ xbj، تاsds lcbj, معنی اصطلاح اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن, معادل اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن, اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن چی میشه؟, اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن یعنی چی؟, اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن synonym, اختراع کردن، از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن چاپ زدن، تاسیس کردن definition,